ادب دعا چیست/ راز توصيه به صلوات در اول دعا
آیت الله جوادی آملی با اشاره به روایاتی از ائمه اطهار(ع) در باب یاد خدا به تشریح راز توصيه به صلوات در اول دعا پرداخت و گفت: ادب دعا اين است كه اوّل انسان ذكر كند، ثنا كند، حمد بكند، بعد درود بر علي و اولاد علي واهل بيت بفرستد، بعد چيزي بخواهد؛ اين ادب دعا است؛ چون دعا بدون درود بر اين خاندان مستجاب نيست، اگر هم چيزي نصيب انسان بشود، آن آزمون است. آن استجابت دعا نيست، آن رحمت نيست.
 

به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 152 سوره بقره(فَاذْكُرُونِى أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِى وَلاَ تَكْفُرُونِ) به روایاتی از ائمه اطهار(ع) درباره ذکر اشاره کرده و می گوید:... گاهي ذكر جاي دعا مي‌نشيند يعني قبل از اينكه انسان به دعا بپردازد، همان ياد حقّ و نام حقّ، كار دعا را انجام مي‌دهد. كتاب شريف اصول كافي جلد دوم، مسائلي درباره قرآن دارد، مسائلي درباره دعا دارد، مسائلي هم در باب ذكر. باب ذكر بحثي است جدا، در كنار باب دعا و باب قرآن است، گرچه عنواني كه دادند همان عنوان «كتاب‌الدعا» كافي است ولي اين باب ذكر را در همان «كتاب الدعاء» كافي ذكر كرده‌اند.

وی می افزاید: بابي كه الآن مطرح است، عنوانش اين است: «باب ما يجب من ذكر الله عزّوجلّ فى كل مجلسٍ» ؛ هر جا انسان مي‌نشيند بايد به ياد خدا باشد، روايت اولي از امام ششم(ع) است كه فرمود: «ما من مجلس يجتمع فيه ابرارٌ و فجارٌ فيقومون علي غير ذكر الله عزوجل الاّ كان حسرةً عليهم يوم القيامة» ؛ هيح مجلسي نيست كه عدّه‌اي در آن مجلس بنشينند (چه نيك، چه بد) و ياد خدا نكنند، مگر اينكه آن مجلس اگر ياد خدا نكردند براي اينها حسرت و وبال مي‌شود در روز قيامت، كه چرا يك ساعت يا كمتر و بيشتر اينجا نشستند و به ياد خدا متذكر نبودند.

مجلس بدون یاد خدا و ائمه اطهار(ع) مجلس حسرت است

این مفسر قرآن تأکید می کند: روايت دوم هم به همين مضمون است كه امام ششم مي‌فرمايد «ما اجْتمع فى مجلس قومٌ لم يذكروا الله عزّوجلّ ولم يذكرونا إلاّ كان ذلك المجلس حسرة عليهم يوم القيامة ثم قال: ابو جعفر(ع) «ان ذكرنا من ذكر الله وذكر عدونا من ذكر الشيطان» ؛ فرمود: اگر كسي بنشيند، نام خدا و نام علي و اولاد علي، اهل بيت عصمت و طهارت را (ع) نبرد، آن مجلس بر او حسرت است، بعد فرمود: نام ما، نام خدا است؛ همان بياني كه امام هشتم(ع) فرمود كه «لا اله الا الله» حصن خدا است. شروطي دارد «انا من شروطها» ، ساير ائمه هم فرمودند قبل از امام هشتم فرمودند، اول وجود مبارك رسول خدا فرمود كه ولايت علي و اولاد علي(صلوات الله وسلامه عليهم أجمعين) اين حصن خدا است، جداي از حصن توحيد نيست. فرمود: ياد دشمنان ما ياد شيطان است.

تسبیحات حضرت زهرا(س) مصداق ذکر کثیر است

آیت الله جوادی آملی در ادامه با اشاره به کتاب کافی به بیان روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر نامحدود بودن یاد خدا پرداخته و می گوید: ... آنگاه روايت بعدي را از رسول خدا(ص) نقل كرد كه «من أكثر ذكر الله عزّوجلّ أحبّه الله و من ذكر الله كثيراً كتبت له براءتان براءة من النار و براءة من النفاق» ؛ اگر كسي زياد به ياد حق باشد از آتش و از نفاق نجات پيدا مي‌كند و يكي از مصاديق ذكر كثير تسبيح مبارك صديقهٴ طاهره(س) است كه بعد از نماز هست.

وی در بخشی از تفسیر آیه 152 بقره، با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) در باب ادب دعا خاطر نشان می کند: ... از امام ششم(ع) نقل شده است: «من شغل بذكرى عن مسألتى أعطيته أفضل ما أعطى من سألنى» ؛ اگر كسي مشغول ياد من شد و در اثر اشتغال به ياد من چيزي از من نخواست، به ذكر از دعا مشغول شد، من بهترين چيزي كه به سائلينم مي‌دهم به او خواهم داد. در روايت دوم اين است كه امام ششم(ع) طبق اين نقل فرمود: «ان العبد ليكون له الحاجة الي الله عزّوجلّ»؛ انساني يك نيازي دارد «فيبدأ بالثناء علي الله والصلاة علي محمد وآل محمد حتي ينسي حاجته فيقضيها الله له من غير أن يسأله إيّاها» ؛ اين كدام بنده است و كدام ذاكر است؟ فرمود: انسان يك حاجتي دارد وقتي رو به قبله قرار مي‌گيرد مي‌نشيند در كنار سجاده‌اش يا غير سجاده؛ چون ادب دعا اين است كه اوّل انسان ذكر كند، ثنا كند، حمد بكند، بعد درود بر علي و اولاد علي واهل بيت بفرستد، بعد چيزي بخواهد؛ اين ادب دعا است...چون دعا بدون درود بر اين خاندان مستجاب نيست، اگر هم چيزي نصيب انسان بشود، آن آزمون است. آن استجابت دعا نيست، آن رحمت نيست.

راز توصيه به صلوات در ابتداي مسألت از خداي سبحان

این مفسر و مدرس عالی حوزه در ادامه تصریح می کند: اين در بيانات حضرت امير(ع) در كلمات قصار نهج البلاغه است، فرمود: هر وقت حاجتي داريد بالأخره با صلوات بخواهيد ، اين چنين نباشد كه بدون صلوات دعا بكنيد. بياني سيدنا الاستاد(رضوان الله عليه) داشتند كه سرّش اين است، وقتي انسان صلوات مي‌خواهد، از خداي سبحان رحمت بر اين خاندان طلب مي‌كند، وقتي به اين خاندان رحمت رسيد به همه شيعيانشان مي‌رسد. ما وقتي براي اين خاندان از خداي سبحان رحمت طلب مي‌كنيم رحمت به اينها مي‌رسد اولاً و به بركت اينها به همه دوستان و شيعيانشان مي‌رسد ثانياً. در حقيقت ما كه صلوات مي‌فرستيم، حاجت خود را هم خواستيم و حاجت خودمان را هم طلب مي‌كنيم. اين است كه در كلمات قصار حضرت امير(ع) در نهج‌البلاغه هست كه حاجتي داريد، دعايي مي‌خواهيد بكنيد، بدون صلوات نكنيد وگرنه مقضي نيست.

آیت الله جوادی آملی یادآور می شود: در صحيفه سجاديه اصلاً ادب دعا را حضرت به انسان ياد مي‌دهد، قبل از دعا صلوات، بعد از دعا صلوات ، لذا امام ششم(ع) مي‌فرمايد كه اين انسان وارد ثناي حق مي‌شود، آن قدر ياد حق براي او لذيذ و گوارا است كه حاجتش از يادش مي‌رود. خب، حالا خدا چه مي‌كند؟ خدا كه ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّاً﴾ ، «لا يشغله شأن عن شأن» ؛ چيزي او را از چيزي باز نمي‌دارد، خب، مي‌داند اين شخص الآن سرگرم لذت بردن به مناجات است، حاجت او را برآورده مي‌كند. اين ﴿فَاذْكُرُونِى أَذْكُرْكُمْ﴾ است، فرمود: شما به ياد من باشيد، وسطها اگر چيزي از يادتان رفته خدا جبران مي‌كند: «حتي ينسي حاجته» ؛ انسان در حالت حاجت از خيلي از امور غفلت مي‌كند، خيلي از كارها يادش مي‌رود، خيلي از امور را فراموش مي‌كند، فقط به فكر حاجت است، اما لذت ياد حق چقدر شيرين است كه انسان، حاجتش هم از يادش مي‌رود: «حتي ينسي حاجته».

ياد خدا در سرّ

وی در ادامه با اشاره به روایتی از کتاب کافی در باب ذکر تصریح می کند: ... امير المؤمنين(ع) فرمود: «من ذكر الله عزّوجلّ في السر فقد ذكر الله كثيراً»؛ اگر كسي در قلبش (سرّ نه يعني در خلوت كه كسي نبود) حالا خواه در ملاء عام باشد و انسان به ياد حق باشد در قلب يا به تنهايي، هر دو سرّ است، فرمود: اگر كسي سرّاً به ياد حق بود، «فقد ذكر الله كثيراً»، آنگاه به اين آيه استدلال كرد كه «إن المنافقين كانوا يذكرون الله علانيةً ولا يذكرونه فى السرّ، فقال الله عزّوجلّ: ﴿يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً﴾» ؛ اينها فقط در حضور مردم به ياد حق اند، در درون به ياد حق نيستند يا در حالت خلوت هم به ياد حق نيستند.

آیت الله جوادی آملی در بخشی دیگر از تفسیر آیه 152 بقره، با تأکید بر اینکه ياد حق قلب را نوراني مي‌كند، به تشریح آثار ذکر پرداخته و می افزاید: ...از رسول خدا(ص) نقل شده است كه عقل را عقل مي‌گويند براي اينكه زانوي شهوت و غضب سركش را عِقال مي‌كند ، آن زانوبند را مي‌گويند عقال. اگر ساربان زانوي اين شتر سركش را عقال نكند آن مي‌رمد نمي‌آرمد، فرمود عقل را عقل گفتند براي اينكه زانوي شهوت و غضب را مي‌بندد. در اين بيان از حضرت امير(ع) رسيده است كه عاقل كسي است كه جلوي زبانش را بگيرد و جز به ياد حق به چيزي زبان را باز نكند... خب اين ياد حق است، فرمود: ﴿فَاذْكُرُونِى أَذْكُرْكُمْ﴾؛ به ياد من باشيد من به ياد شما هستم، معلوم مي‌شود كه ياد حق گاهي انسان را از خطر گناه مي‌رهاند، گاهي از خطر مرگ (چه در دريا، چه در غير دريا) مي‌رهاند، گاهي هم انسان را از اندوه بالأخره نجات مي‌دهد. اين اثر ياد حقّ است كه اگر كسي به ياد حق بود، خداي سبحان هم به ياد او است، به دنبالش هم فرمود: ﴿وَاشْكُرُوا لِى وَلاَ تَكْفُرُونِ﴾.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگاندرمان گری با قرآن
[ سه شنبه 26 شهريور 1392 ] [ 1:37 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]