حدیث برگزیده روز

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم
بهترین شما کسی است که در برخورد با

 مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین

 مردم کسانی هستند که با همسرانشان

 مهربان و بخشنده اند.(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج‌ 7، ص225)




موضوعات مرتبط: حدیث برگزیدهاحادیثعترت
[ دو شنبه 30 مرداد 1391 ] [ 6:52 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

کیفیت نماز شب

[ دو شنبه 30 مرداد 1391 ] [ 6:34 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

عکسی از زلزله ایران که به شهرت جهانی رسید

 



موضوعات مرتبط: عکسعکس های برگزیده
[ دو شنبه 30 مرداد 1391 ] [ 6:2 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

برکات تلاوت سوره یاسین

 
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امیرالمومنین فرمودند: ای علی! سوره یاسین را بخوان چرا که در قرائت آن 10 برکت هست:

1-گرسنه‌ای آن را نمی‌خواند2- مگر آنکه سیر می‌شود 3- تشنه‌ای نمی‌خواند مگر آنکه سیراب شود 4- برهنه‌ای نمی‌خواند مگر آنکه پوشانده می‌شود 5-مجردی نمی‌خواند مگر آنکه ازدواج می‌کند 6- کسی که ترسیده نمی‌خواند مگر آنکه ایمنی می‌یابد7- گرفتاری نمی‌خواند مگر آنکه آزاد شود 8- مسافری آن را نمی‌خواند مگر آنکه ... 9- مردی که گمشده‌ای دارد آن را نمی‌خواند مگر آنکه خدا گمشده‌اش را به او برمی‌گرداند 10-زندانی نمی‌خواند مگر آنکه آزاد شود و مقروضی نمی‌خواند مگر آنکه قرضش ادا می‌شود.
و این سوره نزد میت خوانده نمی‌شود مگر آنکه در همان ساعت از عذابش کم می‌شود.



موضوعات مرتبط:
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 6:6 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

ماجرای غلام ماهرویان زمان ناصرالدین‌شاه(داستان عبرت آموز)

  می‌گویند: تاجری به نام ماهرویان بود - که چون صورتش به علّت ماه‌گرفتگی لکه‌هایی داشت، ناصرالدین شاه به او لقب ماهرو داده بود - ظاهراً این خادمی به نام میرزا حسن داشت. با هم داشتند مکّه می‌رفتند. این خادم طوری بود که اطرافیانش یک مقدار با او شوخی می‌کردند. بنده خدا ساده بود. او پرسید: چقدر دیگر مانده برسیم؟ با این که خیلی راه مانده بود، مثلاً شاید سمت عراق و آن طرف‌ها بودند، به او گفتند: پشت این تپه که بروی، دیگر ورودی مدینه است.

بیچاره آمد ارباب را صدا بزند که بلند شود که برویم. دید او خواب است، دلش هم نیامد بیدارش کند، بعد خودش گفت: حالا من زودتر به آن طرف تپه می‌روم تا یک چیزی تهیه کنم. این‌ها که می‌خواهند بیایند من را می‌بینند. ارباب بلند شد. دو، سه ساعتی گذشت، دیدند خبری از او نیست. آن‌ها گفتند که ما به او گفتیم پشت این تپه، ورودی مدینه است. آن طرف تپه را گشتند، صدایش زدند، این طرف و آن طرف را گشتند. دیدند خبری نیست. گفتند: حتماً گرگ‌های بیابان به او حمله کردند. این‌ها دیگر یقین پیدا کردند که او مرده. کاروان آرام آرام رفت.

آن موقع با شتر می‌رفتند، بیست، سی روزی طول کشید که این‌ها برسند. چون وقتی غروب می‌شد، این‌ها می‌ترسیدند و یک جایی می‌ایستادند. حتّی بعد از ظهر هم که می‌دانستند اگر یک مقدار حرکت کنند، شاید غروب به کاروان‌سرای دیگری نرسند، مجبور بودند همان ظهر که رسیدند، همان جا بمانند تا فردا حرکت کنند. چون در راه‌ها راهزن بود و می‌ترسیدند، در تاریکی حرکت کنند.

همین که از دروازه شهر وارد شدند، دیدند او در گوشه‌ای نشسته، بعد بلند شد و زار زار گریه کرد که کجا بودید، من مدت زیادی است این‌جا نشستم. مگر نگفتید پشت تپه است، من هم آمدم. یک ماه است منتظر شما هستم، شما کجایید؟

ببین یک یقین انسان را کجا می‌برد، وقتی یقین باشد تمام است. این مثالی است که اولیاء از جمله مرد عظیم-الشّأن و الهی، آیت‌الله بهجت (اعلی اللّه مقامه الشّریف) برای یقین می‌زنند. ایشان می‌فرمودند: یقین یعنی این؛ یعنی این که انسان هر چه را مولایش گفت، بپذیرد، بعد ببیند کجا می‌رسد!

آنچه انسان را بالا می‌برد یقین است، نه عبادت امثال ما. عبادت ما، ما را بالا نمی‌برد. قرآن هم وقتی می‌خواهد، فضیلت اهل آخرالزمان را بیان کند، می‌فرماید: «وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُون» ، این «یُوقِنُون»هایی که در قرآن هست، مقام یقین را بیان می‌کند.

برای همین گفتند: هیچ چیزی مثل یقین بین مردم کم تقسیم نشده است «لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ النَّاسِ شَیْ‏ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْیَقِین». پس این یقین را همه کسی ندارد.



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگانداستانهای عبرت آموز
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 5:35 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

درس اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی

 

درس اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی

خدا مثل ما نیازمند دعا است؟

در اینجا باید به نکته‏ای اشاره کنم و آن اینکه، «نعوذبالله» مگر خدا مثل ما است که وقتی کسی به او رو بیاندازد، لذّت ببرد و به او بدهد؟ اصلاً و ابداً این‏طور نیست. پس چگونه است که مرتّب می‏گوید: بخواهید تا بدهم، بخواهید تا بدهم، «ادْعُونِی‏ أَسْتَجِبْ‏ لَکُمْ». این بحث در قرآن و روایات بسیار مطرح شده و بحث کلّی و ریشه‏دار و عمیقی است. در اینجا خدا را به خودت قیاس نکن؛ خدا مثل من و تو نفسِ شهوت و... ندارد که خوشش بیاید. این حرف‌ها درست نیست.
باید پیوند ربّ و عبد محکم شود
اینجا بحث بسیار عمیق و لطیفِ معرفتی می‏کند. اینکه عبد باید از خدا درخواست کند، برای «تحکیم رابطة ربوبیّت و عبودیّت» است. اگر بنا بشود که خدا همة چیزها را درست کند، اصلاً و ابداً خدا یادمان می‏رود. از یاد می‏بریم که پروردگار چه کسی است؟[11] و فراموش می‏کنیم، کسی که پرورشمان می‏دهد کیست؟ اگر بنا بشود تمام امور بر منوال خودش بچرخد و بحث دعا و تقاضا و... کنار برود، پس خدا هم کنار می‏رود. دیگر ربّم را نمی‏شناسم و نمی‏دانم آن کسی که دارد من را پرورش می‏دهد کیست. چون دعا در ارتباط با احتیاجات، چه معنوی و چه مادّی است. دعا برای تحکیم رابطة ربوبیّت و عبودیّت عبد است. تحکیم این رابطه است، که می‏گوید دعا کن و از من بخواه تا به تو بدهم و اینکه بفهمیم بر سر سفرة چه کسی نشسته‏ایم؟
خاندان نبوّت در اسارت
خاندان حسین(علیه‏السّلام) را از کربلا به کوفه و از کوفه به شام به اسارت بردند. به این خانواده خیلی سخت گذشت. تنها مسئلة اینکه ایشان خاندان نبوّت هستند نیست بلکه حتّی در بین مردم، این‏ها شخصیّت‏های بزرگ بودند. بی‏جهت نیست که وقتی از زین‏العابدین(صلوات‏الله‏علیه) سؤال می‏کنند: در کجای این سفر به شما خیلی سخت گذشت؟ این طور که شنیده‏ام، حضرت می‏فرمایند: «اَلشّام، اَلشّام». در آنجا به آن‏ها خیلی سخت گذشت. حتّی این را نمی‏دانم صادر شده یا نه؟ «یالَیت اُمِّی لَم تَلِدنِی»؛ کاش مادر مرا نزاده بود تا وضع شام را ببینم.
پای‏کوبی در عزای حسین(علیه‏السّلام)!
سهل‏بن‏سعد‏ساعدی پیرمردی از اصحاب پیغمبر است؛ می‏گوید: از بیت‏المقدّس وارد شام شدم و دیدم چه غوغایی است. جشن گرفته‏اند، آزین بسته‏اند و پای‏کوبی می‏کنند. می‏گوید: من خبر نداشتم. دیدم چند نفر ایستاده‏اند و با هم حرف می‏زدند جلو. رفتم و سؤال کردم و گفتم: شما اهل شام، عیدی دارید که من آن عید را نمی‏شناسم؟ چه خبر است؟ رو کردند و گفتند: «یَا شَیْخُ نَرَاکَ‏ أَعْرَابِیّا»؛ ای پیرمرد! انگار تو از عرب‏های بیابانی هستی و از دنیا بی‏خبری؟ گفتن: نه؛ من سهل‏ساعدی، از اصحاب پیغمبر هستم و پیغمبر را درک کردم. بعد رو کردند و به من گفتند: «مَا أَعْجَبَکَ السَّمَاءُ لَا تَمْطُرُ دَماً»؛ تو در شگفت نیستی که چرا آسمان خون نمی‏بارد؟ «وَ الْأَرْضُ لَا تَنْخَسِفُ بِأَهْلِهَا‏»؛ و چرا زمین اهل خود را فرو نمی‏برد؟ گفتم: «وَ لِمَ ذَاکَ؟»؛ برای چه؟ گفتند: «هَذَا رَأْسُ الْحُسَیْنِ(علیه‏السّلام) عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ(صلّی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلّم) یُهْدَى مِنْ أَرْضِ الْعِرَاقِ»؛ دارند سر حسین را از عراق می‏آورند و مردم شادی می‏کنند. گفتم: «وَا عَجَبَاهْ یُهْدَى رَأْسُ‏الْحُسَیْنِ وَ النَّاسُ یَفْرَحُونَ؟». گفتم: از کدام طرف؟ گفتند: «فَأَشَارُوا إِلَى بَابٍ یُقَالُ لَهُ بَابُ سَاعَات»؛ برو آنجا؛ از دروازة ساعات می‏آورند. می‏گوید: آمدم و رسیدم. یک‏وقت دیدم سوارها و نیزه‏دارهایی وارد شدند. دیدم که اوّلین سوار و نیزه‏دار سری بر نیزه دارد که شبیه‏ترین به پیغمبراکرم است و روی مرکبی بی‏بی‏ای سوار است. رفتم جلو و سلام کردم. به او گفتم: « مَنْ أَنْتِ؟»؛ شما چه کسی هستید؟ گفت: «أَنَا سُکَیْنَةُ بِنْتُ الْحُسَیْنِ». گفتم: من سهل‏ساعدی از اصحاب جدّ شما هستم. اگر کاری با من دارید بفرمایید تا انجام دهم. گفت: ای سعد! به این نیزه‏دار پولی بده تا این نیزه‏ها و سرها را از ما جدا کنند، که این‏قدر مردم به ما نگاه نکنند.



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 5:25 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

وداع با ماه رمضان

           

خداحافظ اي ماه غفران و رحمت
خداحافظ اي ماه عشق و عبادت
خداحافظ اي ماه نزديکي بر آرزوها
خداحافظ اي ماه مهماني حق تعالي
خداحافظ اي دوريت سخت و جانکاه
خداحافظ اي بهترين ماه الله

فرازی از دعای امام سجاد در وداع با ماه رمضان

 



موضوعات مرتبط: مناسبت هااحادیثعترت
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 4:0 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حدیث برگزیده

  امیر المؤمنین علی (ع):
برای دنیای خود آنگونه کار کن که گویا همیشه

زنده خواهی بود و برای آخرت خود آنچنان که گویی فردا خواهی مرد.
مستدرک الوسائل ج 25 ص 146



موضوعات مرتبط: حدیث برگزیدهاحادیثعترت
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 3:46 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حدیث برگزیده

   قال الامام علي - عليه السّلام - :

تَعَطَّروُا بالاستغفارِ، لا تَفضَحُكُم روائِح الذُّنوبِ.
«بحارالانوار، ج 6، ص 22»

امام علي - عليه السّلام - فرمود:

به وسيلة استغفار و توبه خويشتن را معطر و خوشبو سازيد،

تا بوهاي زننده و نامطبوع گناهان رسوايتان نسازد.



موضوعات مرتبط: حدیث برگزیدهاحادیثعترت
[ یک شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 3:43 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

آداب عید فطر در نگاه مقام معظم رهبری

 آداب عید فطر در نگاه مقام معظم رهبری




احکام فطریه:

- واجب است که هر کس برای خود و هر کدام از عایله‌اش، تقریباً به قدر سه کیلو از قوت غالب ادا کند. قوت غالب یعنی آن چیزی که مردم غالباً از آن برای تغذیه استفاده می کنند، مثلاً گندم.(1)

شب عید فطر:

- فطریه از غروب روز آخر ماه – یعنی شب عید فطر – به عهده‌ی مکلف می آید و احتیاط این است که آن را قبل از ادای نماز عید فطر برای کسی که در نماز عید فطر شرکت خواهد کرد و آن را به جا خواهد آورد تأدیه کند. بنابراین اگر شما امشب حساب کنید که چقدر به عهده شماست و پولش را کنار بگذارید و فردا صبح قبل از آن که به نماز عید بروید، آن را ادا کنید، بهترین وجه است. البته اگر در آن موقع ادا نکردید، بعد از نماز عید فطر هم ادا کنید، ایرادی ندارد.(2)

نماز با فضیلت عید فطر:

- نماز بسیار بافضیلتی است. در این نماز، دعا، تضرع، گریه و توجه به خداست. نماز عید فطر، خوب نمازی است.... تمام عبادات برای این است که تربیت بشویم و پیش برویم.(3)

عید فطر:

- ماه رمضان با همه عظمت و کرامت و فضای انباشته از رحمتش سپری شد و مردم مسلمان در سراسر عالم در این ماه به برکت روزۀ روزها و توسل و دعا و ذکر و تلاوت قرآن، دلها و جانهای خود را نورانی تر و به خدا نزدیک تر کردند.

- عید فطر یکی از عظیمترین مناسبتهای اسلامی است. دنیای اسلام روز عید فطر را به معنای حقیقی عید می گیرند و این چیزی است که اسلام برای امت اسلامی خواسته است. «جعله الله لکم عیدا و جعلکم له اهلا» خداوند متعال امروز را برای امت اسلامی عید قرار داد و آنها را شایسته این عید دانست. ... ما باید از این هدیه‌ی الهی استفاده کنیم، هم استفاده شخصی به معنای راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهای خودتان که اگر از عالم معرفت و محبّت الهی دریچه یی بر روی دلهای خودمان باز و اندرون خود را نورانی کنیم، بسیاری از تاریکی ها و گرفتاریهای دنیای بیرون هم حل خواهد شد، چون دل انسان‌هاست که سرچشمه‌ی خوبی‌ها و بدی‌هاست.(4)

عید فطر روز پاداش گرفتن و رویت رحمت الهی بعد از ماه رمضان:

- عید فطر روز پاداش گرفتن و رؤیت رحمت الهی بعد از ماه رمضان است، بحمدالله ماه رمضان را که ماه صبر صلات بود، با عافیت گذراندید و خدای متعال، با دعا و ذکر و مناجات شما را به ادای فریضه روزه و توسل و خشوع در مقابل حضرت حق موفق کرد. امروز روزی است که انشاءالله خدای متعال پاداش شما را عنایت خواهد کرد. شاید یکی از بزرگترین پاداشهای الهی این باشد که خدا همه ما را موفق کند تا بتوانیم وسیله رحمت الهی را تا ماه رمضان آینده برای خودمان باقی بداریم.... درس ماه رمضان را برای دوره سال فرابگیریم، این می‌شود یکی از بزرگترین پاداشهای خداوند که توفیق این چنینی را به ما بدهد. رحمت و رضا و قبول و عفو و عافیت را از خدای متعال طلب کنیم این در حقیقت عید واقعی خواهد شد.(5)

عید سعید فطر، مراسمی معنوی و بین المللی:

- عید سعید فطر شاید برجسته‌ترین خصوصیتش این است که مراسمی معنوی و بین‌المللی است. این رسم بین‌المللی جنبه معنوی بارز و نمایانی دارد. در دعای قنوت عید فطر می خوانیم، [اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمداً صلی الله علیه و آله ذخراً و شرفاً و کرامه و مزیدا] عید همه مسلمانان و مایه شرف اسلام و پیامبر اسلام و عزّت اسلام و ذخیره‌یی تمام نشدنی در طول تاریخ است. با این چشم به عید سعید فطر نگاه کنیم. امروز ملّت اسلامی بزرگ ما به این ذخیره نیازمندیم. از این ذخیره، دو چیز باید مورد استفاده مسلمانها قرار گیرد، اول، وحدت و نزدیکی مسلمین است و دوم توجه به معنویت در دنیای اسلام است. در دنیای اسلام هر دو عامل تکامل بخش و پیشبرنده مورد خدشه قرار گرفته است.(6)



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 1:53 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

جملات قشنگ و به یاد ماندنی(بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

 

اعتراف به ناداني
گویند: از عالمی مسئله ای پرسیدند، گفت: نمی دانم. سؤال کننده گفت: شرم نمی کنی که به جهل و نادانی خود اعتراف می کنی. گفت: چرا شرم کنم از گفتن کلمه ای که فرشتگان به آن سخن گفتند و هنگامی که خداوند درباره «اسماء» از آنها پرسید، گفتند: سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا الاّ ما عَلَّمْتَنا؛ خدایا ما چیزی نمی دانیم، جز آنچه تو به ما آموختی



انس با خدا
می گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان مرد! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و به سرزنش مصریان دچار شد و من مدت ها زندانی شدم. اینک! تو تنها خدا را دوست داشته باش، تا نه بلا بینی و نه دردسر بیافرینی



چپاول اموال
روزی عبدالملک (پنجمین خلیفه اموی) از امام زین العابدین درخواست موعظه کرد. حضرت فرمود: آیا واعظی بالاتر از قرآن وجود دارد؟ خداوند می فرماید: وَیْلٌ لِلْمُطَفَّفین؛ وای بر کم فروشان. (مطففّین: 1) وقتی سخن خدای متعال درباره کم فروشان چنین است، پس چگونه است حالِ کسی که همه اموال مردم را چپاول کند؟

 



بر امور گذرا دل مبند
پادشاهی، حکیمان را فرا خواند و گفت: مرا چیزی بیاموزید که اگر بسیار غمگین باشم، در آن نگاه کنم و غم دل از بین برود و اگر بسیار شاد باشم، در آن نگاه کنم و فریفته روزگار نگردم. حکیمان مدتی مشورت کردند و سرانجام، نگینی بر انگشتری او ساختند که روی آن نوشته شده بود: این نیز بگذرد



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 1:18 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حدیث برگزیده

  . قال الامام الباقر - عليه السّلام - :

انّ اللهَ اشدُّ فَرِحاً بِتَوبَةِ عبدِهِ مِن رجلٍ

اضلَّ راحلَتَهُ و زادَهُ في ليلَةٍ ظلماءَ فَوَجدهما.
«اصول كافي، ج4، ص 180»
امام باقر - عليه السّلام - فرمود:

همانا خداوند به بازگشت و توبة‌ بندة خود، شادمان تر از شخصي است كه در شب تاريك مركب و زاد و توشة راه خود را گم كرده بود و سپس پيدا مي كند.



موضوعات مرتبط: حدیث برگزیدهاحادیثعترت
[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 1:6 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

آیات منتخب

مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ

فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

(بقره /ایه 261)

مَثَل (صدقاتِ )كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند

همانند دانه‏اى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه‏اى صد

دانه باشد و خداوند براى هر كس كه بخواهد [آن را] چند برابر مى‏كند،

و خداوند گشايشگر داناست.



موضوعات مرتبط:
[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 1:59 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

رمضان الکریم

 



موضوعات مرتبط: مناسبت ها
[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 1:51 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

عید سعد فطر مبارک

 



موضوعات مرتبط: مناسبت ها
[ شنبه 29 مرداد 1391 ] [ 1:48 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستان کوتاه شام آخر

 




موضوعات مرتبط: داستانک
[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 1:20 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستان کوتاه نگرشت رو تغییر بده

 

داستان کوتاه نگرشت رو تغییر بده

 

میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند.

وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد ….

که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند . همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.

بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :” بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته.”

مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر چشم اندازت(نگرش) میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان(نگرش) ارزانترین و موثرترین روش میباشد.



موضوعات مرتبط: داستانک
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391 ] [ 4:21 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستان کوتاه کیک مادربزرگ

  

داستان کوتاه کیک مادربزرگ

 

پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چگونه همه‌چیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم.

روغن چطور؟ نه! و حالا دو تا تخم‌مرغ. نه مادربزرگ! آرد چی؟ از آرد خوشت می‌آید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ! حالم از همه‌شان به هم می‌خورد.

بله، همه این چیزها به تنهایی بد به‌نظر می‌رسند اما وقتی به‌درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می‌شود. خداوند هم به‌همین ترتیب عمل می‌کند. خیلی از اوقات تعجب می‌کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم اما او می‌داند که وقتی همه این سختی‌‌ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوق‌العاده می‌رسند.



موضوعات مرتبط: داستانک
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391 ] [ 4:17 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

اندوخته های بومی را قدر بدانیم وبه آنان افتخار کنیم

 

خبر نگار به چشم بینا وگوش شنوای مسئولین وزبان گویای مردم در جامعه تشبیه شده است و خبر نگاری واطلاع رسانی در این عرصه کاری بسیار حساس دشوار وپر مخاطره است که خبر نگار  برای گذار از این مخاطرات ودشواریها بیش از هر چیز نیاز به حمایت همه جانبه دارد .

شامگاه دیروز به مناسبت تجلیل وحمایت از اصحاب رسانه و مطبوعات در سطح استان و به همت استاندار محترم خوزستان واداره کل ارشاد اسلامی استان از تعدادی از خبر نگاران و اصحاب قلم در استان خوزستان تجلیل شد .

در ابتدای این مراسم دکتر سید جعفر حجازی  استاندار خوزستان با اهدای هدایایی به باز ماندگان زوج خبر نگار مرحوم حسین زراعتکار و زهره افتخاری که عمری بی ادعا برای اعتلای فرهنگ بومی و اطلاع رسانی صحیح در شوشتر قلم فرسایی کردند تجلیل کرد .

یکی دیگر از تجلیل شوندگان و بر گزیدگان در عرضه خبر وخبر نگاری که برای سومین بار در این زمینه موفق به اخذ این مقام می شود اقای مجتبی نارنج پور بود .

جوانی خوش فکر و پر تلاش که مسئولیت خبر نگاری خبر گزاری فارس و مدیریت سایت دیدنی شوشتر نامه (شوشتر نیوز) بر عهده دارد و کمتر خبری در شهر اتفاق می افتد که از دید ایشان پنهان بماند و انصافا مدتهاست که شهر و دیار عزیزمان را در عرصه رسانه ای استان وکشور مطرح نموده است .

ایشان بدون کمترین ادعا و چشم داشت به پوشش اطلاعات و اخبار شوشتر می پردازد و سایتش (شوشتر نیوز) روز به روز پر بیننده ترشده و طرفدارانی در اقصی نقاط کشور وحتی بینندگانی از همشهریانمان در خارج از کشور دارد .

هر چند که خبر رسانی از عملکردها و کمبودها وکاستیها در این شهرستان همواره با بد اخلاقیها و کج اندیشیها و بعضا با کینه توزیهای برخی افراد همراه میباشد که خود شاهد بوده برخی موارد به خاطر درج یک خبر وواقعیت و انعکاس درد ومعضل مردم ایشان را مراجع قضایی معرفی میکنند اما کم نیستند افراد خوش فکر و مسیولین فهیم که خبر نگار را یکی از ارکان موفقیت خود در عرصه ی اطلاع رسانی میداند و همواره ایشان ودیگر خبر نگاران را مورد تفقد قرار میدهد .

در اینجا بر خود فرض میدانم از تمام همشهریان پیشکوتمان در عرصه اطلاع رسانی  استان و کشور خصوصا آقایان حاج سردار -سید طاهر موسوی- امید حلالی- علی سوار نژادونظاری و.....تشکر و قدر دانی بنمایم

بیاییم نیروهای جوان خوش فکر و کوشا و بومی خود را قدر بدانیم  و به اندوخته های شهر ودیارمان افتخار کنیم و با حمایت همه جانبه از کار و تلاششان موجبات امیدواری و دلگرمی بیشتر را برایشان فراهم کنیم .

مجددا انتخاب تعدادی از همشهریانمان در جشنواره ی اهل قلم و رسانه ی استان را تبریک گفته و برای دیگر عزیزان این عرصه در شهرستان ارزوی موفقیت و بهروزی داریم  

                                                                               دوستدار اهل قلم  حسن نارنج پور

 



موضوعات مرتبط: گشتی درشهر
[ چهار شنبه 25 مرداد 1391 ] [ 7:21 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

توصيه هاي ميرزا اسماعيل براي امروز ما

 

اولياي خدا چه چيزي برداشت كردند كه وقتي به اين ماه مي رسيدند مثال بارز و اشتاق الي قربك في المشتاقين بودند.
 
به گزارش جهان به نقل از آوینی فیلم، اين شبها، وضو بگيريد. نماز بخوانيد. كم حرف بزنيد. كم قصه بگوييد. اين چيزهايي كه در تلويزيون نشان مي دهند براي تفريح است يا براي بچه ها. شما كه روزه داريد كمتر اين و آن را گوش دهيد. كمي به كارهايتان برسيد.
نيم ساعت يا يك ساعت بعد از نماز در سجاده بنشينيد و خدا را ياد كنيد. افطار كه كرديد، بدنتان كه آرام گرفت، به دعايي، به ثنايي يك دقيقه خدا را ياد كنيد. با خودتان خلوت كنيد. به قرآن نگاه كنيد. يا اينكه اصلا ساكت بنشينيد. اين خيلي قيمتي است. آدم افطار حقيقي را با خدا مي كند. افطار حقيقي كه خوردن نيست. ابعث حيا، آن افطار است.
 نماز پيامبر(ص) است. روزه علي(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چيزي نيست. علي(ع) روزه است؛ يعني هر كه علي(ع) را قبول كند در دنيا كم حرف مي زند، آلوده نمي شود. ذكر دنيا را كم مي كند ادعايش از بين مي رود. هر كه پيغمبر را نگاه كند نماز خوانده است. ذكر خدا مي گويد، دعا مي كند، صلوات مي فرستد . همينطور مي آيد جلو تا خدا را ملاقات مي كند و مي گويد اشهد، خدا را ديدم. اشهد ان لا اله الا الله مي گويد و بالا مي رود.

نگويمت كه همه ساله مي پرستي كن

سه ماه «مي» خور و نه ماه پارسا باش

 تفسير اين بيت حافظ اين است كه سه ماه رجب و شعبان و رمضان فصول اهل محبت است.

يامن يكفي من كل شي و لا يكفي منه شي، اكفني ما اهمني من امر الدنيا و الآخره ... آنچه ناديدني است برايت به تماشا بگذارد.

 اولياي خدا چه چيزي برداشت كردند كه وقتي به اين ماه مي رسيدند مثال بارز و اشتاق الي قربك في المشتاقين بودند. بي شك به خدا اطمينان داشتند و در هر حال رضا بودند. آدم ها برايشان فرقي نمي كرد و همه را به ديد الهي مي ديدند. مريضي و بي پولي و مرگ و غم و غصه و حتي شاديها براي آنها نشانه است از سلطان السلاطين. چرا ما به خدا اعتماد و اتكا نمي كنيم در صورتي كه مي دانيم كسي ما را اندازه او دوست ندارد و به فكر ما نيست و توكل بر غير او خسران دنيا و عقباست .
 
عارف فاني سيد هاشم حداد (ره) مي فرمايند:

همت عالي دار ، به چيزهاي كوچك قانع مشو ، اين قدر دور خود نگرد ، به او بسپار و جلو برو .مرد بايد عالي همت باشد. حيف است كسي كه مي خواهد به محضر سلطان السلاطين حضور يابد درراه مثلا از گداي سر گذر چيزي بخواهد.

 هر جا غصّه دار شدي استغفار كن. استغفار امان انسان است. به اين كاري نداشته باش كه چرا محزون شده اي ، اذيتت كرده اند؟ گناهي كرده اي؟ بعضي وجود خودشان را گناه مي دانند. شما مي گويي چرا من درست كار نمي كنم، او خودش را گناه مي داند. محزون كه شدي استغفار كن. چه غم خود را داشته باشي و چه غم مؤمنين را، استغفار غم ها را از بين مي برد. همان طور كه وقتي خطا مي كني همه صدمه مي خورند، مثلاً وقتي چند نفر كفران نعمت مي كنند به همه ضرر مي رسد؛ استغفار هم كه مي كني به همه ماسواي خودت نفع مي رساني.

در حديث است كه هشت چيز شما دست خداست : «موت و حيات، مرض و صحت، فقر و غنا، خواب و بيداري»

چه چيزي مي ماند كه دست خودمان باشد؟

 



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ سه شنبه 24 مرداد 1391 ] [ 12:44 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

میزان زکات فطره اعلام شد

 آیت‌الله مکارم شیرازی، میزان زکات فطره امسال را بر مبنای قوت غالب مردم اعلام کرد.

 
مسئول دفتر این مرجع تقلید با اعلام این خبر اظهار کرد: با توجه به اهمیت زکات فطره و ضرورت آگاه شدن مردم از میزان آن، آیت‌الله مکارم شیرازی، میزان زکات فطره را بر اساس قوت غالب هر فرد تعیین کرد.
 
ترابعلی دولتمند افزود: بر این اساس، اگر قوت غالب خانواده‌ای گندم باشد، میزان زکات فطره به ازای هر نفر، دو هزار و 500 تومان خواهد بود.
 
وی ابراز داشت: اگر قوت غالب خانواده‌ای برنج باشد، میزان زکات فطره به ازای هر نفر، هفت هزار تومان خواهد بود.
 
زکات فطره باید شب اول ماه شوال که همان روز آخر ماه رمضان است کنار گذاشته شده و پس از اقامه نماز عید فطر به فرد مستمند داده شود.


موضوعات مرتبط: خبر گزيده
[ سه شنبه 24 مرداد 1391 ] [ 12:36 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

کاریکاتور

 



موضوعات مرتبط: کاریکاتور
[ سه شنبه 24 مرداد 1391 ] [ 12:32 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

سخن پیامبر برای ناخن زنان و مردان

 

اخلاق و آداب مسلمانی

سخن پیامبر برای ناخن زنان و مردان 

دین - ناخن، عضوی از بدن است که نیاز به بهداشت و مراقبت ویژه ای دارد. در احادیث رسیدگی به ناخن و گرفتن آن در روز جمعه سفارش شده است. به گزارش خبرآنلاین علت آن را در کتاب مفاتیح الحیاه می خوانیم.

رسول خدا (ص) به مردان می فرماید: ناخن هایتان را کوتاه کنید؛ ولی به زنان فرمود: بخشی از ناخن هایتان را نگه دارید که برای شما زینت بخش است.
امام باقر (ع) می فرماید: ناخن ها را کوتاه کنید چرا که موجب آلودگی است و فراموشی از آن ناشی می شود.
همچنین می فرماید: چیدن ناخن ها در روز جمعه از جذام، دیوانگی، پیسی و کوری نگه می دارد و اگر به چیدن نیاز ندارد اطراف آن را بتراش [بساب]؛

نیز می فرماید: هرکس روز جمعه ناخن هایش را بگیرد و سبیلش را کوتاه کند سپس بگوید: «بسم الله و بالله و علی سنه محمد و آل محمد»، در برابر هر یک پاداش فراوانی به او عطا می شود.

کتاب مفاتیح الحیات

 



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ یک شنبه 22 مرداد 1391 ] [ 7:45 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

فرار 38 ساله مرد هندي از حمام! +عكس

 مردي هندي 38 سال است كه استحمام نكرده است.

 
«كايلش سينگ» 66 ساله كه لقب بدبوترين مرد جهان را دارد، گفت: از بسياري از افرادي كه روزانه استحمام مي‌كنند، شادتر هستم. 



به گزارش جهان به نقل از ايسنا، «كايلش» از سال 1974 ميلادي تصميم گرفت، استحمام نداشته باشد. همچنين در اين مدت موهاي خود را كوتاه نكرده كه اكنون طول آن به 182 سانتيمتر رسيد. 
«كايلش» كه صاحب شش دختر است، در جواني معتقد بود براي اين كه صاحب فرزند پسر شود بايد حمام نرود و موهاي خود را كوتاه نكند اما با اين كه متوجه شد اين باور اشتباه است، تصميم ندارد موهاي خود را كوتاه كند و حمام برود. 
خانواده اين مرد گفتند: تمام تلاش‌هاي اين مدت ما براي صرف‌نظر كردن او از اين تصميم كارساز نشد. حتي يك روز او را به نزديكي رودخانه‌اي برديم اما پا به فرار گذاشت و گفت كه ترجيح مي‌دهد بميرد تا اين كه حمام برود.


موضوعات مرتبط: خبر گزيده
[ یک شنبه 22 مرداد 1391 ] [ 7:38 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستانک؛ چه شمشیر زیبایی...

 جنگ سختی شروع شده بود.صدای به هم خوردن شمشیر ها برای لحظه ایی قطع نمی شد. حالا سرداران و سربازان در سپاه تن به تن می جنگیدند. یک سپاه حق بود و دیگری باطل.ابری از غبار روی بیابان مثل چادری بزرگ سایه افکنده بود.اسب ها شیهه می کشیدند و دنبال هم می دویدند.در آن میان امام علی(ع) با شجاعت شمشیر می زد و گاه دور خودش می چرخید و حریف می طلبید.ناگهان دشمنی فریاد زد : ای علی چه شمشیر زیبایی داری! کاش آن را به من می بخشیدی! و بلند خندید و سرش را به سویی دیگر چرخاند تا حریف پیدا کند که سایه ایی در پشت سرش دید.

علی(ع) بود که به او لبخند می زد. امام شمشیر خود را در مقابل او گرفته بود و گفت: بگیر٬ این شمشیر را به تو بخشیدم!
مرد نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورد.رنگش پرید و عرق سردی بر پیشانی اش نشست. می دانست امام از روی دوستی شمشیرش را به سویش دراز کرده است. مرد عقب عقب رفت. امام هنوز لبخند می زد.مرد پرسید: از تو تعجب می کنم که می خواهی در چنین هنگامی شمشیرت را به من هدیه کنی!
علی (ع) گفت‌: مگر نه این است که تو دست خواهش به سوی من دراز کردی. از جوانمردی به دور دیدم که تو را محروم کنم!
مرد طاقت نیاورد و بی اختیار دوید و خودش را به پاهای علی انداخت.پاهایش را بوسید و با بغض گفت: من به دین شما ایمان اوردم. حتما دین شما است که خوبی را به شما یاد داده است. من بنده ی چنین دینی هستم. و مسلمان شد و سپس به سپاه امام علی پیوست. 

منبع:
ارشاد القلوب دیلمى، ص 139. 
 
 



موضوعات مرتبط: داستانکداستانهای عبرت آموزعترت
[ یک شنبه 22 مرداد 1391 ] [ 7:10 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

به بهانه روز خبرنگار

  افسران - کاریکاتور/ بمب خبری! به مناسبت روز خبرنگار

هرچند نگاشتن واطهار نظر نمودن در باره صاحبان قلم واندیشه در عرصه اطلاع رسانی ورسانه کار چندان سهل وساده ای نیست اما به رسم وظیفه وبه جهت قدردانی از زحمات این قشر بی ریا وزحمتکش وپاسداشت این روزبزرگ چند سطور را تقدیم میکنم.

 

خبر نگار وخبر نگاری کسوتی شریف حساس خطرناک وبسیار پرزحمت ومشقت است .

 

شریف به این جهت که با اذهان و افکارعمومی مردم سروکار دارد وبه نوعی افکار عمومی را هدایت وخط دهی میکند که اگر در این زمینه اصول اخلاقی ورسانه ای را نادیده بگیرد وخدای نکرده دچار خطای هاله ای وسوگیری شود هم به حیثیت خود وهم به اعتماد عمومی وحدت ملی صدمات غیر قابل جبرانی وارد میکند

حساس از آن جهت که به حیثیت وآبروی جامعه سروکار دارداو میتواند با قلم ونوشته خود مفاهیم کلان را خرد ومفاهیم خرد را کلان جلوه دهد و بایک خبر قادر است عزیزی را ذلیل وذلیلی رایک شبه به اوج شکوه وعزت برساند پس بسیار حساس است.

اما خطرناک به این جهت که از طرفی اعتقادات وآموره های اخلاقی ورسانه ای خبر نگاران را به ترسیم وانعکاس حقایق وواقعیات دعوت میکند واز سو ی دیگرخبرنگار برای انعکاس چنین خبری باید ریسک خطر حضور فوری وسریع را در صحنه ها وحوداث واتفاقات گوناگون و خطرناک را بپذیرد

وپر مرارت وزحمت بدین سبب که در جوامع کمتر توسعه یافته تا زمانی که خبر با منافع ومصالح فرد یا گروهی یا تشکیلاتی تضاد وتناقضی نداشته باشدخبرنگار فردی مورد احترام وراستگو وصدیق است واگر روزی خبری ذره ای بر خلاف میل واراده ی سمت یا پست و مقام وجایگاه فرد یا حزب ودسته ای باشد سیل اتهامات و تخریب وتهدیدها به سمت خبرنگار و خبرگزاری سرازیر میشود

پس کسی در این عرصه موفق است که بتواند در عین حالی که به آموزه های دینی واخلاقی پایبندباشد  وبرای رضایتمدی خالق وتنویر افکارعمومی مردم اطلاع رسانی کند شرافت و حیثیت وحساسیت این مسولیت بزرگ را درک کرده ورنج وزحمت ومرارتهای موجود را به جان خریده ودر این راه با انصاف وجدان وغیرت وتوکل گام بردارد (با همه اینها  روزتان مبارک)

 

 لب تشنه ی خبر را سیراب چون توان کرد      جز  با  می  خبر  از جام  خبرنگاران

تلخ است و  گاه  شیرین کار خبر   ولیکن      شیرین  ز کام  مردم  کام خبرنگاران

بی ادعا   و   دانا  در   انجمن  نشینند          کس  بر  زبان  نیارد  نام  خبرنگاران

تا باخبر   ز  ایام   گردند   خواب  و  بیدار        بی خواب گشته روز و شام خبرنگاران

این توسن  زمانه  کین گونه سرکش آید        جز   با   قلم  نگردد  رام  خبرنگاران

(شیدا) چو صارمی گشت از راز عشق آگاه    زد  پرچم   شرف بر بام  خبرنگاران       

 

   شعر خبرنگاران از عیسی پاشاپور   -  ارادتمند- حسن نارنج پور91/5/18



موضوعات مرتبط: ديدگاههاي مدير وبلاگ
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391 ] [ 6:7 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

حکایتی جالب از توحیدآیت الله بروجردی

 

مطهری

ایت الله بروجردی :زشت است در هفتاد سالگى، خودم براى خودم تدبیر بكنم

 استاد شهید مطهری می گوید:

داستانى الآن یادم افتاد، دریغ است كه آن را نگویم، یكى دو بار دیگر هم یادم هست كه در سخنرانیها گفته‏ام. مربوط به مرحوم آیة اللّه بروجردى (اعلى اللّه مقامه) است. قبل از اینكه ایشان به قم بیایند، من از نزدیك خدمت ایشان ارادت داشتم، بروجرد رفته بودم و در آنجا خدمتشان رسیده بودم.

مردى بود در حقیقت با تقوا و به راستى موحّد. نگویید هر كس مرجع تقلید شد، البتّه موحّد هست. توحید هم مراتب دارد. بله، اگر به مقیاس ما و شما حساب كنیم، مراجع تقلید درجات خیلى بالاتر از توحید من و شما را دارند ولى وقتى كه من مى‏گویم «موحّد»، یك درجه خیلى عالى را مى‏گویم. او كسى بود كه اساساً توحید را در زندگى خودش لمس مى‏كرد، یك اتّكا و اعتماد عجیبى به دستگیریهاى خدا داشت. سال اوّلى بود كه ایشان به قم آمده بودند.

تصمیم گرفته بودند بروند به مشهد. مثل اینكه نذر گونه‏اى داشتند. در آن وقت كه بیمار شده بودند، آن بیمارى معروف كه احتیاج به جرّاحى پیدا كردند و ایشان را از بروجرد به تهران آوردند و عمل كردند و بعد به درخواست علماى قم به قم رفتند، در دلشان نذر كرده بودند كه اگر خداوند به ایشان شفا عنایت بفرماید، بروند زیارت حضرت رضا (علیه السّلام). بعد از شش ماه كه در قم ماندند و تابستان پیش آمد، تصمیم گرفتند بروند به مشهد. یك روز در جلسه دوستان و به اصطلاح اصحابشان طرح مى‏كنند كه «من مى‏خواهم به مشهد بروم، هر كس همراه من مى‏آید اعلام بكند»اصحابشان عرض مى‏كنند بسیار خوب، به شما عرض مى‏كنیم. یكى از اصحاب خاصّشان كه هم اینك یكى از مراجع تقلید است، براى من نقل كرد كه ما دور هم نشستیم كنكاش كردیم، فكر كردیم كه مصلحت نیست آقا بروند مشهد، چرا؟ چون آقا را ما مى‏شناختیم ولى در آن زمان هنوز مردم تهران ایشان را نمى‏شناختند، مردم خراسان نمى‏شناختند و به طور كلّى مردم ایران نمى‏شناختند، بنابراین تجلیلى كه شایسته مقام این مرد بزرگ هست، نمى‏شود، بگذارید ایشان یكى دو سال دیگر بمانند؛ براى نذرشان هم كه صیغه نخوانده‏اند كه نذر شرعى باشد، در دلشان این نیّت را كرده‏اند؛ بعد كه معروف شدند و مردم ایران ایشان را شناختند با تجلیلى كه شایسته ‏شان است، بروند. تصمیم گرفتیم كه اگر دوباره فرمودند، ایشان را منصرف كنیم. بعد از چند روز باز در جلسه گفتند: «از آقایان كى همراه من مى‏آید؟». هر كدام از دوستانشان حرفى زدند و بهانه‏اى تراشیدند. یكى گفت: اى آقا شما تازه از بیمارى برخاسته‏اید (آنوقت فقط اتومبیل بود و هواپیما نبود) ناراحت مى‏شوید، ممكن است بخیه‏ها باز شود. دیگرى چیز دیگرى گفت. ولى از زبان یكى از رفقا درز كرد كه چرا شما نباید به مشهد بروید. جمله‏اى گفت كه آقا درك كرد اینها كه مى‏گویند نرو مشهد، به خاطر این است كه مى‏گویند هنوز مردم ایران شما را نمى‏شناسند و تجلیلى كه شایسته شماست به عمل نمى‏آید.

 آن آقا براى من نقل مى‏كرد: آقا تا این جمله را شنید تكانى خورد (آن وقت ایشان هفتاد سال داشتند) و گفت: «هفتاد سال از خدا عمر گرفته‏ام و خداوند در این مدت تفضّلاتى به من كرده است و هیچیك از این تفضّلات، تدبیر نبوده است، همه تقدیر بوده است. فكر من همیشه این بوده كه ببینم وظیفه‏ام در راه خدا چیست؛ هیچ وقت فكر نكرده‏ام كه من در راهى كه مى‏روم ترقّى مى‏كنم یا تنزّل، شخصیّت پیدا مى‏كنم یا پیدا نمى‏كنم. فكرم همیشه این بوده كه وظیفه خودم را انجام بدهم؛ هر چه پیش آید، تقدیر الهى است. زشت است در هفتاد سالگى، خودم براى خودم تدبیر بكنم. وقتى كه خدایى دارم، وقتى كه عنایت حق را دارم، وقتى كه خودم را به صورت یك بنده و یك فرد مى‏بینم خدا هم مرا فراموش نمى‏كند؛ خیر، مى‏روم». و دیدیم این مرد از روزى كه فوت كرد، روز به روز خداوند بر عزّت او افزود.آیا آیة اللّه بروجردى- نعوذ باللّه- با خدا قوم و خویشى داشت كه مورد تفضّل و یا عنایت حق باشد؟ ابداً. امدادهاى الهى به افراد، به اجتماعات و به بشریّت، حسابى دارد.

منبع : مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى  ،ج‏3 ،ص 146 .



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگانداستانهای عبرت آموز
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391 ] [ 5:23 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

قبر انسان هر ‌روز 5 کلمه را فریاد می‌زند

 مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی یکی از برکات ماه رمضان را خواندن دعا و تلاوت قرآن دانست و گفت: یک غیبت مساوی است با هدیه 40 روز حسنات به فرد غیبت شونده!

وی ادامه می‌دهد: ما در مفاتیح در دعایی می‌خوانیم که خدایا برای تاریکی قبرم گریه می‌کنم. خدایا برای تنگی لحدم گریه می‌کنم. آخر زندگی انسان قرار گرفتن در قبور است و حدیث داریم که شبانه‌روز، قبر ما 5 کلمه را صدا می‌کند. قبر صبح به صبح می‌گوید: من خانه تنهایی تو هستم، برای خودت انیسی پیدا کن با انجام کار خیر!
 وی ادامه می‌دهد: قبر همچنین به ما می‌گوید که منم خانه تاریکی تو، یک چراغی برای خودت بفرست! می‌گوید: من خانه پر از کرم و عقرب توام، زهری بفرست تا کرم‌ها را بکشد!
 قبری که پر از عقرب بود
 این مدرس بزرگ اخلاق در ادامه اظهار می‌کند: در گذشته شخصی بود به نام حاج سعید حق‌گو، می‌گفت: در قم جنازه‌ای را بردیم تا دفن کنیم، قبر پر از عقرب بود و هرچه از آنها را می‌کشتیم باز هم در قبر می‌جوشیدند و در آخر خسته شدیم و جنازه را روی عقرب‌ها گذاشتیم و روی آن خاک ریختیم.

 



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگاناحادیثعترت

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391 ] [ 4:21 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

«اصرار و پافشاری در درگاه الهی

آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران با اشاره به برخی دیدگاه‌ها پیرامون حد اصرار بر حاجت، گفت: اظهار احتیاج به درگاه الهی و اصرار بر آن ستوده شده، ‌به طوری که نوید برآورده شدن حاجت‌ها داده شده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیت‌الله محمدعلی جاودان در ادامه مباحث اخلاقی خود در ماه مبارک رمضان درباره «اصرار و پافشاری در درگاه الهی» نکاتی را بیان کرد که در پی می‌آید:
 صرار بر حاجت داشته باشیم یا نه؟
 عده‌ای اعتقاد دارند، همین که انسان از خدا خواسته خود را بخواهد کافی است، باید بقیه را به خدا سپرد و بگذاریم هر آنچه مقدر ما است، همان شود؛ این‌قدر به درب خانه خدا اظهار حاجت و اصرار نکنیم، چون خداوند کریم است و مهربان و هر چه صلاح ما باشد را به ما می‌دهد. چرا این‌قدر برای رسیدن به خواسته‌ها نذر می‌کنید و روی آن پافشاری می‌کنید؛ این کاری اشتباه است، ولی این برداشتی است که با معارف ما مخالف است. سیره حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و بلکه بالاتر در کلمات این بزرگواران برخلاف این دیدگاه آمده است. دستوراتی که از ائمه اطهار رسیده است برخلاف آن چیزی است که آن عده گفته‌اند.
 *اصرار و پافشاری فقط به سوی او!
 از جمله این فرمایش حضرت باقر علیه‌السلام که فرمودند: «وَ اللَّهِ لَا یُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی حَاجَتِهِ إِلَّا قَضَاهَا لَهُ»، به خدا سوگند بنده مؤمن در حاجت خود به خدای تعالی اصرار نمی‌ورزد، مگر اینکه خدای متعال حاجت او را بر آورده می‌کند»، این روایت نشان می‌دهد که نه تنها اظهار احتیاج به درگاه الهی کاری پسندیده است، بلکه اصرار بر آن نیز ستوده شده و در پی آن برآورده شدن حاجات نوید داده شده است. حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کَرِهَ إِلْحَاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْمَسْأَلَةِ وَأَحَبَّ ذَلِکَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ»؛ خدای تبارک و تعالی اینکه مردمان به یکدیگر اصرار و الحاح کنند، را دوست نمی‌‌دارد، اما این اصرار و الحاح را نسبت به خودش دوست می‌دارد.
 
همچنین حضرت صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل کردند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةً فَأَلَحَّ فِی الدُّعَاءِ اسْتُجِیبَ لَهُ أَوْ لَمْ یُسْتَجَبْ لَه»؛‏ خدا رحمت کند بنده‌ای را که حاجت خود را از خدا طلب می‌کند و بر آن اصرار می‌ورزد، مستجاب بشود یا نشود.

 



موضوعات مرتبط: احادیثعترت
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391 ] [ 4:13 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

احاديثي از امام صادق (ع) درباره شبهاي قدر

ش باشگاه خبرنگاران شبهاي قدر از شبهاي پر فضيلتي است كه در كلام ائمه (ع) به اهميت آن بسيار تاكيد شده كه امام صادق (ع) نيز در اين باره احاديث بسياري نقل كرده اند كه برخي از آنها در ذيل آمده است.
شب سرنوشت‏ ساز
قال الصادق (عليه السلام):
راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مي شود.
وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8
 برترى شب قدر
كيف تكون ليلة القدر خيرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليلة القدر.

از امام صادق (عليه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟

حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 256، ح 2
 تقدير اعمال
قال الصادق (عليه السلام):
التقدير فى ليلة تسعة عشر و الابرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مي ‏گيرد و تصويب آن

در شب بيست و يكم و تنفيذ آن در شب بيست‏ و سوم.وسائل الشيعه، ج 7 ص 259
به نقل از : چهل حديث روزه  / گردآورنده محمد حسين فلاح زاده/م

 



موضوعات مرتبط: حدیث برگزیدهاحادیثعترت
[ چهار شنبه 18 مرداد 1391 ] [ 3:59 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

شبهای قدر را قدر بدانیم

 


  
«
به درستی که ما در شب قدر، قرآن را فرو فرستادیم»آری، این فرو فرستادنی است عظیم و سپردنی است بزرگ! وقتی اساس‏نامه معبود بر حیات بندگان ابلاغ می‏شود؛ آن‏گاه که آئین‏نامه زندگی در ساحت اسلام اعلام می‏شود و شبی که قانون اساسی عُبودیت، در خلوتی محض میان رب و بنده، وضع شود، قدر تجلی می‏یابد و به درستی که قدر، مجال ادراک فضیلت است و فرصت تحصیل نور! باشد که آن را قدر بدانیم!

کسی چه می‏داند

«و چه می‏دانند که قدر چیست»کسی چه می‏داند در پس این شب عمیق، چه روشنایی لم‏یزلی ساطع است؟! کسی چه می‏فهمد روزنه‏های بالغی را که از سقف این شب بی‏نظیر قد کشیده‏اند؟! کسی چه می‏بیند احوال متعالی کاینات را در پس این انزال روحانی و سپس مدهوشی خلایق را در شوق ورود کلام‏اللّه بر عرصه جهان

برتر از هزار ماه

«این شب از هزار شب، گران‏قدرتر است» 

فرصتی است مساوی غروب امشب تا طلوع صبح فردا؛ مثل تمام شب‏های دیگر. ولی این طلوع کجا و آن طلوع‏ها؟! صبح فردا، صبح رویش زمین در مضمون وحی است؛ صبح شکوفایی لهجه ملکوت در زبان خاک؛ پس ارزش این شب، بالاتر از هزار برابر دیگر شب‏هاست. و خوب می‏دانی که در محاسبه خالق، اسراری فراتر از فهم مخلوق، جریان دارد. پس سکوت، زیباترین نشانه معرفت خواهد بود

سلام بر همه فضایل

شب حلول ملائکه است و روح، به اذن پروردگاری که بشر را به مقصد تکامل آفرید و جهت داد. ربی که عرصه ربوبیتِ خود را عمومیت بخشید تا راه بندگی بر همگان گسترده بماند. و سلام بر همه فضایل تا طلوعی که در بهشت به تماشایش خواهیم نشست.



موضوعات مرتبط: مناسبت ها
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 2:45 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

عکس برگزیده

  طلای تاریخی سوریان برای کشتی فرنگی



موضوعات مرتبط: عکس
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 2:39 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

اختيار انسان و شب قدر

 


آنچه از مجمــوع مباحث به دست میــآید اين است كه با ملاحظـه آيـات و روايـات و دريافت ها و مشاهدات، اطمينان كامل پيدا مى كنيم كه شب قدر هيچ گونه منافاتى با اختيار انسان ندارد و يقين، او در مقـدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم مى خورد موثر است؛ حتى مى شود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.




ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:

۱- حالات و دريافت هاى شخصى

كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات، به خود افراد بر مى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.
 


موضوعات مرتبط: مناسبت ها

ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 2:36 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

سموم بدن خود را به راحتی ازبین ببرید

 

سموم بدن خود را به راحتی ازبین ببرید

بهتر است بدن خود را با این شش ماده غذایی سم‌‌زدایی كنيد و شیوه زندگی‌ خود را تغییر دهید. اگر می‌‌خواهید وزنتان را کاهش دهید و یا به انرژی بیشتری نیاز دارید و یا می‌خواهید رنگ چهره‌تان شاداب‌تر شود و یا درصدد تقویت روحیه خود هستید بهتر است بدن خود را با این مواد سم‌زدایی کنيد:

لیمو:

لیمو به دو علت پای ثابت بسیاری از رژیم‌های غذایی برای سم‌زدایی بدن است؛ اول آن که سرشار از آنتی ‌اکسیدان ویتامین C است و بر پوست اثر فوق‌العاده‌ای دارد و با بیماریهای ناشی از رادیکال‌های آزاد مبارزه می‌کند و دوم آن که اثر قلیایی بر روی بدن دارد؛ به این معنا که به تعادل PH بدن کمک مي‌کند و موجب تقویت سیستم ایمنی بدن نیز می‌شود.

سعی کنید صبح خود را با نوشیدن مقداری آب داغ همراه با برشی از لیمو شروع کنيد تا بدنتان سم‌‌زدایی و شسته شود.

زنجبیل

اگر غذای خیلی پرچرب خورده‌اید و با گوارش آن مشکل پیدا کرده‌اید خوردن زنجبیل را به شما پیشنهاد می‌کنیم. مصرف زنجبیل نه‌ تنها حالت تهوع را برطرف بلکه به عمل گوارش کمک مي‌كند و گاز و نفخ را نیز کاهش می‌دهد.

سیر

مصرف سیر نه تنها برای قلب بلکه برای سم‌‌زدایی بدن نیز بسیار مفید است. این سبزی پرخاصیت حاوی خواص آنتی ویروس، آنتی باکتریال و آنتی‌ بیوتیک است و همچنین ترکیبی شیمیایی موسوم به آلیسین دارد که موجب تقویت و افزایش سلول‌های سفید خون می‌‌شود و در نتیجه به رفع سموم از بدن کمک موثری می‌کند.

بهتر است سیر را به صورت خام مصرف کنید. برای این کار می‌توانید آن را به سس سالاد اضافه کنید تا هم به آن طعم داده و هم از خواص سالم آن بهره‌‌مند شوید.

لبو

لبو، سرشار از منیزیم، آهن و ویتامین C است. محققان در تحقیقات اخیر خود این ماده غذایی را به عنوان یک غذای فوق‌العاده عالی برشمرده‌اند. لبو نه تنها برای پوست، مو و تنظیم سطح کلسترول مفید است بلکه در سم‌‌زدایی کبد نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

چای سبز

کمتر برنامه غذایی وجود دارد که در آن جایی برای چای سبز وجود نداشته باشد. مصرف مایعات برای حفظ سلامتی و رفع سموم از بدن بسیار مفید است و چای سبز نیز یکی از فوق‌العاده‌ترین مایعات به شمار می‌رود.

این نوشیدنی نه تنها برای کاهش وزن مفید است بلکه سرشار از آنتی ‌اکسیدان است. تحقیقات جدید نشان داده نوشیدن چای سبز می‌تواند کبد را از ابتلا به بیماری‌های مختلف از جمله کبد چرب محافظت کند.

انواع میوه تازه

میوه‌‌هاي تازه سرشار از ویتامین، مواد معدنی، آنتی ‌اکسیدان و فیبر و همچنین کم‌کالری هستند و دارا بودن این خواص آنها را به مواد غذایی مهمی برای سم‌زدایی بدن تبدیل کرده است.

اگر می‌خواهید چشمهایتان براق‌تر و پوست‌تان شفافتر و موهایتان درخشان‌تر شوند، هم‌چنين سیستم گوارشتان تقویت شود سعی کنید انواع میوه و سبزی را به مقدار زیاد مصرف کنید




موضوعات مرتبط: تندرستی
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 2:11 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

میانبری بی نظیر برای شبهای قدر

 امام صراط مستقیم است و توسل به امام و مدد از او، کوتاه کردن راه است و شفاعت آن ها باعث حل شدن بسیاری از مشکلات.

 
میانبری بی نظیر برای شبهای قدر
سرویس مذهبی افکارنیوز- امام صراط مستقیم است و توسل به امام و مدد از او، کوتاه کردن راه است و شفاعت آن ها باعث حل شدن بسیاری از مشکلات. 

اگر اخلاص در عمل و پاک شدن از ناخالصی ها و زدودن ریا و تظاهر و نفاق را می خواهیم باید به حضرت علی (علیه السّلام) توسل کنیم و مدد بخواهیم. 

اگر پاکی و طهارت و عفت در چشم و گوش و زبان و قلب را می خواهیم باید به مرکز و محور عصمت الهی حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) پناهنده شویم. 

اگر خلق نیکو و حُسن معاشرت می خواهیم باید از امام حسن(علیه السّلام) بخواهیم که مظهر حُسن الهی است. 

اگر عشق و محبت دنیا برایمان مانع از عشق و محبت به خداست، باید از امام حسین(علیه السّلام) مدد بخواهیم. 

اگر عبادت و سجده برایمان سخت است باید به سیّدالساجدین امام زین العابدین(علیه السّلام) پناه ببریم. 

اگر علم واقعی می خواهیم باید از امام محمدباقر(علیه السّلام) مدد بجوییم. 

اگر صدق در گفتار و صدق در عمل می خواهیم باید از امام صادق(علیه السّلام) کمک بخواهیم. 

اگر می خواهیم که بر خشم خود غلبه کنیم و جدل با دیگران را در خود بکشیم باید از امام کاظم (علیه السّلام) کمک بگیریم. 

اگر رضا به قضاء الهی و رضایت از مردمان و رضایت آنها را بخواهیم باید به امام رضا(علیه السّلام) توسل کنیم. 

اگر به جود و بخشش خدا محتاجیم و اگر می خواهیم بخشنده باشیم به امام جواد(علیه السّلام) توسل کنیم.

اگر احساس سردرگمی و پریشانی می کنیم و تشخیص راه حق و باطل برایمان مشکل است باید به مظهر هدایت الهی امام هادی(علیه السّلام) پناهنده شویم و از او مدد بگیریم. 

اگر پیروزی بر لشکر شیطان و لشکر نفس را می خواهیم به امام حسن عسکری(علیه السّلام) توسل کنیم. 

و حضرت ولی عصر(علیه السّلام) امام وقت و امام حاضر است، صاحب زمان و مکان است، صاحب ما و صاحب قلب و دل و فکر و چشم و گوش و زبان ماست و به اعمال ما احاطه تفصیلی دارد و چیزی نیست که از علم حضرت به دور باشد. باید برای لحظه به لحظه خود از امام زمان مدد بجوییم و برای تمام اعمال و رفتار اعضاء و جوارحمان به ایشان توسل کنیم. 

باید تمام وجود را به آن ها سپرد و دید که تنها به مدد آنها راه رفتنی است. 

منبع: شیدا (آیت الله سید عبدالکریم کشمیری)، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگانعترت
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 2:0 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

امیدبخش‌ترین آیه قرآن کریم از زبان پیامبر(ص)

حضرت علی(ع) بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمود: آیا می‌دانید امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟ هر کس به فراخور حال خویش آیه‌ای را عنوان کرد:
 
بعضی گفتند: آیه «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ»؛ یعنی خداوند جز شرک گناهان دیگر را می‌بخشد.

 بعضی دیگر بر آن بودند که این آیه است: «وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا» یعنی هر کس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفارکند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.

 عده‌ای اظهار داشتند آیه «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا»؛ یعنی ای بندگان من که در حق خود اسراف کرده‌اید، از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه گناهان را می بخشد.

تعدادی هم نظر به این آیه داشتند «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ» کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خدا می کنند و برای گناهان خویش استغفار می‌کنند و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد، بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا شنیدم که امید بخش‌ترین آیه در قرآن این آیه است: «َأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»، سپس پیامبر ادامه داد: یا علی سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می‌شود و زمانی که رو به قبله کند، پاک می‌شود، یا علی مثال اقامه کننده نمازهای روزانه مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو دهد.
 



موضوعات مرتبط: عترت
[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 1:54 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستانهای عبرت آموز-شیخ حسین انصاریان وشراب فروش

 شیخ حسین انصاریان وشراب فروش

یک بار زمان شاه وارد یک مشروب فروشی شدم، با همین عبا و عمامه! دیدم سر تمام میزها مشروب است، یک عده‌ای مشغول نوشیدن و یک عده‌ای مست هستند و یک عد‌ّه تازه نشسته‌اند.

من که وارد شدم صاحب کافه گفت: آقا اشتباه آمده‌اید! گفتم: نه برادر، اشتباه نیامده‌ام، آدرس گرفتم و درست آمدم، مگر اینجا فلان کافه نیست؟ گفت : چرا ! گفتم: پس من درست آمدم. گفت: فرمایشی دارید؟ گفتم: یک کلام!

آن زمان هم من سی سه سالم بود، جوان بودم! گفتم: من فقط یک کلمه می‌خواهم به تو بگویم، اما باید اول از تو بپرسم: یهودی هستی: گفت : نه! مسیحی هستی؟ گفت: نه! مسلمانم! گفتم: سنی هستی؟ گفت: نه شیعه هستم! گفتم : پس می‌توانم آن یک کلمه را به تو بگویم! گفت: بگو! گفتم: پروردگار فرموده: مؤمنان پیر، نورِ من هستند و من حیا می‌کنم که نورم را با آتشم بسوزانم، من خدا دیگر از او حیا می‌کنم

گفتم: تو که از شصت سال گذشتی و سر و صورتت پر از سفیدی است، چه می کنی؟ گفت: چکار بکنم؟ تکان عجیبی خورد!. گفتم: دیروز چقدر آوردی؟ آن زمان، گفت: هفت هزار تومان! هفت هزار تومان شمردم و گفتم: این پول مشروب ها، به اینها هم بگو دیگر نخورند و بلند شوند بروند. همه را بیرون کرد. با هم رفتیم تمام مشروب ها را داخل چاه ریختیم. رفتم رفقایم را آوردم یک پولی روی هم گذاشتند، بیست و چهار ساعت نشد که به تعداد دویست نفر دیگ و بشقاب و قاشق و چاقو همه چیز آوردیم!؛ یعنی من صبح این کار را کردم، بعد از ظهر آنجا تابلوی چلوکبابی خورده بود، چلوکباب هم داشت! روز اول هم یک روحانی گفت: دویست پرس چلوکبابش را من می‌خرم! بعد هم دیگر چلوکبابی شد!.



موضوعات مرتبط: داستانهای عبرت آموز
[ یک شنبه 15 مرداد 1391 ] [ 5:4 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

فرازی از دعای مجییر

سُبْحَانَكَ يَا اللَّهُ تَعَالَيْتَ يَا رَحْمَانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ

سُبْحَانَكَ يَا رَحِيمُ تَعَالَيْتَ يَا كَرِيمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ

سُبْحَانَكَ يَا مَلِكُ تَعَالَيْتَ يَا مَالِكُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ  

منزّهى تو اى خدا،بلندمرتبه هستى اى بخشنده،ما را از آتش پناه ده اى پناه‏دهنده،

منزّهى تو اى مهربان،بلندمرتبه هستى‏ اى كريم،ما را از آتش پناه ده اى پناه‏دهنده،

منزّهى تو اى فرمانروا،بلندمرتبه هستى اى مالك،ما را از آتش پناه ده اى‏ 



موضوعات مرتبط: مناجات ونیایش
[ یک شنبه 15 مرداد 1391 ] [ 4:48 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستانهای عبرت آموز-امام مجتبى عليه السلام و اهتمام به امور مسلمين‏

 بعضى از شما به مكه رفته‏ايد. مى‏دانيد كه: وقتى در مسجد شجره محرم مى‏شويد، گرچه مستحب باشد، ولى اتمام عمل بعد از محرم شدن واجب است.

در احرام نمى‏توانيد بگوييد: من پشيمان شدم، لباس احرام را درآورم و لباس‏هايم را بپوشم، عمره كه واجب نيست. بله، تا عمره نرفتيد واجب نيست، ولى وقتى محرم‏ شديد، ديگر نمى‏توانيد اعمال را انجام ندهيد، بله بايد عمره را بجا بياوريد. اگر انجام نداده به ايران بياييد، كل زن‏هاى دنيا بر شما حرام هستند.

بعد از محرم شدن اولين كارى كه شروع مى‏شود، طواف كعبه است، كه هفت دور است. شما تا دور سوم اگر خسته و پشيمان شدى، مى‏توانى طواف را قطع كنى و بيرون بيايى. اما اگر وارد طواف چهارم شدى، ديگر نمى‏توانى آن را قطع كنى، بايد تا دور هفتم تمامش كنى و حق بيرون آمدن از مطاف را ندارى، چون حرام است.

روزه اعتكاف مستحب است اما اگر دو روز معتكف بودى روز سوّم بر شما واجب مى‏شود.

شخصى كه محرم نبود، در كنار حضرت مجتبى عليه السلام شروع به طواف كرد، گفت:

يابن رسول اللّه! من بدهكارم، مال مردم‏خور نيستم، اما ندارم كه بدهم، واقعاً قصد جدى دارم كه پول طلب‏كار را بدهم. او گريبانم را گرفته و مى‏گويد: طلبم را بده! من به او گفتم: به اين كعبه قسم ندارم، ولى طلب تو را مى‏دهم، مى‏گويد: اگر ندارى، بايد كسى ضامن شود كه اگر پول را ندادى، او پول مرا بدهد. من هيچ كس را در مكه غير از شما نمى‏شناسم.

امام عليه السلام فرمود: طلبكار كجاست؟ گفت: بيرون از مسجد الحرام است. حضرت با حال احرام از طواف بيرون آمد، به طلبكار گفت: اگر اين طلب تو را نداد، من ضامن هستم. قبول كرد. حضرت برگشت و بقيه طواف را انجام داد. در سعى بين صفا و مروه، كسى به حضرت عرض كرد: آقا! در طواف واجب، آن هم دور پنجم و ششم، چرا بيرون رفتيد؟- بعضى‏ها از امام و خدا جلوتر مى‏افتند- حضرت عليه السلام فرمودند:

كارى مهم‏تر از طواف به وجود آمد؛ و آن هم نجات يك گرفتار بود. «1» زنى كه بچه‏اش به دنيا آمده و شيرخوار است، اگر روزه بگيرد، شير بچه كم مى‏شود و بچه‏اى كه شير كم بخورد، قواى بدنيش ضعيف مى‏شود، لذا پروردگار به اين زن دستور مى‏دهد كه روزه نگير؛ زيرا روزه بر تو حرام است، چون اين روزه به‏ بچه ضرر مى‏زند و اين جان مهم‏تر از روزه من است.

اگر روزه ميسر نشد و شير دادن تا سال ديگر طول كشيد، به شوهرش بگويد:

براى هر روز بايد كفاره بدهى. مثلًا اين زن بگويد: خير من مى‏خواهم روزه بگيرم اينجا او نافرمانى خدا را كرده است.

 



موضوعات مرتبط: داستانهای عبرت آموز
[ یک شنبه 15 مرداد 1391 ] [ 4:31 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

فضایل امام علی از زبان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی علی گناهان را می خورد همچنان که آتش هیمه را.(۱)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به علی علیه السلام فرمود: تو را جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمنت نمی دارد.(۲)(۳)

دوستی و دشمنی امام علی علیه السلام 
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی علی گناهان را می خورد همچنان که آتش هیمه را.(۱)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به علی علیه السلام فرمود: تو را جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمنت نمی دارد.(۲)(۳)
علی علیه السلام پیشوای نیکوکاران
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علی پیشوای نیکوکاران است و کشنده ی بدکاران، هر که او را یاری کند، یاری می شود و هر که از یاری او دست شوید، بی یار می ماند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: درباره ی علی سه ویژگی به من وحی شده که او سرور مسلمانان، پیشوای پرهیزگاران و رهبر رو سپیدانت است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: همانا خداوند عز وجل درباره ی علی بن ابی طالب به من سفارشی فرمود. گفتم: بار پروردگارا! آن را برایم روشن فرما. فرمود: بشنو! عرض کردم: گوش به فرمانم. فرمود: همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و روشنایی [راه] کسانی است که مرا اطاعت می کنند. اوست آن کلمه ای که پرهیزگاران را ملزم به همراهی آن کردم .(۴) هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده است.
علی علیه السلام جانشین پیامبرصلی الله علیه و آله است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله-با اشاره به علی علیه السلام - فرمود: این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست. پس گوش به فرمانش باشید و اطاعتش کنید.(۵)
علی علیه السلام ولی هر مومنی است.
تاریخ دمشق- به نقل از عبد الرحمان بن ابی لیلی -: علی را دیدم که در رحبه [ی کوفه] مردم را سوگند می دهد شما را به خدا سوگند می دهم اگر کسی از شما هست که شنیده باشد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در روز غدیر خم می فرمود: «هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست» برخیزد و گواهی دهد. عبد الرحمان می گوید: دوازده تن از بدریان که گویی هم اکنون یکایک آنان را می نگرم برخاستند و گفتند: گواهی می دهیم که شنیدیم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر می فرمود: آیا من اولی به مومنان نیستم...؟ عرض کردیم: البته، ای رسول خدا. پیامبر فرمود: پس، بر هر کس که من ولایت دارم علی نیز ولایت دارد، خدایا! دوست بدار هرکه را دوستدار علی باشد و دشمن بدار هر که را با او دشمنی ورزد.(۶)
علی علیه السلام با حق و قرآن است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علی با حق و حق با علی است و هرگز از م جدا نمی شوند تا در روز قیامت کنار حوض (کوثر) نزدم آیند.(۷)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علی با حق و با قرآن است و حق و قرآن با علی، و هرگز از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض، نزدم آیند.(۸)
علی علیه السلام دروازه ی دانش پیامبر است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من شهر علم هستم و علی دروازه ی آن است. پس، هر که علم می خواهد، باید از دروازه در آید.(۹)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من ترازوی حکمتم و علی زبانه ی آن.(۱۰)
علی و پیامبر از یک درخت اند
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله- به علی علیه السلام - فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.(۱۱)
تاریخ دمشق: پیامبر صلی الله علیه و آله در عرفه بود و علی رو به روی آن حضرت قرار داشت. پیامبر فرمود: ای علی! نزدیک من آی و پنجه ات را در پنجه ی من گذار. ای علی! من و تو از یک درخت آفریده شده ایم. من ریشه ی آن درختم و تو تنه ی آن و حسن و حسین شاخه هایش. هر که به شاخه ای از آن بیاویزد خداوند او را به بهشت در می آورد.(۱۲)
گوناگون
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر که می خواهد دانش آدم را ببیند و بینش نوح و برباری ابراهیم و زهد یحیی بن زکریا و قدرت موسی بن عمران را، به علی بن ابی طالب بنگرد.(۱۳)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حق علی بر این امت همچون حق پدر است بر فرزند.(۱۴)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علی بن ابی طالب، رازدار من است.(۱۵)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: علی وشیعیان او همان رستگاران در روز رستخیزند.(۱۶)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: یاد وذکر علی، عبادت است.(۱۷)


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ یک شنبه 15 مرداد 1391 ] [ 4:8 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]